سلام دوستان گرامی
چندی قبل مطلبی نوشتم در مورد خانمی به نام مونیکا
که عاشق شخصی بنام جواد شده و این مونیکای ما
از شهرستان به تهران نقل مکان میکنه تا نزدیک عشقش باشه...در مطلب قبل از گفته های این دختر
ساده دل نوشتم که ایشان یک بار به عشق این آقا
و بی توجهی ایشان کارش به بیمارستان کشید
مدتی از حال و هوای این دختر عاشق خبری نداشتم
تا دیشب خانمی به من زنگ زد...که نامش پری بود
اون اظهار داشت که خواهر مونیکا هستش
جویای حال دخترک شدم...اما؟؟؟؟؟
آن دختر با صدای لرزان و با هق هق گریه گفت که از سر بی توجهی جواد مونیکا 100 تا قرص خورده که به
اصطلاح خودمون اقدام به خودکشی کرده و الان هم در
بیمارستانی ایشان بستری هستش و در حال کما هست...کلی بغض گلویم را فشرد...ندانستم چه بگویم
فقط گفتم متاسفم...
من نمیدونم چرا این آقایان کاری میکنند که دخترها بهشانوابسته میشن و بعد بیخیال میرن سراغ شخص
دیگه...و چرا این دخترها اینقدر خودشونو وابسته میکنند
بدون اینکه بدونند طرف مقابل هدفش چیه
من نمیدونم چی بگم...اما هر کی دوست داشت
از وضعیت این خانم با خبر بشه به من اطلاع بده
تا آدرس بیمارستان رو بهش بدم...